بررسی چند مورد باورمحدودکننده

بازدید: 76 بازدید

بررسی چند مورد باورمحدودکننده

آموزش های کاربردی

منتشر شده در ۶ بهمن ۱۴۰۲

از خودت سوال کردی که چرا به یک سری از خواسته هات خیلی سریع میرسی؟اما یه سری خواسته ها یا نمیرسی یا خیلی طول میکشه؟

وقتی یه باورمحدودکننده ای داری که برخلاف خواسته ای که داری براش تلاش میکنی.فارغ ازین که اون خواسته چیه.

یعنی میتونه دستیابی به هرچیزی باشه تو زندگیت.

به میزان قدرتمند بودن اون باورمحدودکننده رسیدن به خواسته هم سخت تر میشه برات.

 

حتم برات اتفاق افتاده که بعضی وقتا انقدر تلاش کردی نه تنها نتیجه حاصل نشده که هیچ برعکس شرایط و وضعیت بد تر شده.

چه اتفاقی داره میوفته؟

آیا خدا میخواد که اون اتفاق نیوفته؟یا نه مشکل و داستان جای دیگه ای هست.

همونطور که میدونی باورمحدودکننده مانع رسیدن به خواسته هات یا مانع رخ دادن اتفاقاتی میشه که تو زندگیت دوست داری ببینی.

چند مورد از باورهایی که ریشه ای هستن رو بررسی میکنیم باهم.

دوست داشتی تو هم میتونی تو کامنتا باور هایی که محدودت کردن و باور جایگزینی که گذاشتی رو بنویسی.شاید افراد دیگه ای هم این باورو داشته باشن.

یا اگر نمیدونی چه باور مناسبی جایگزینش کنی رو بنویس تا باور درست رو پیدا کنیم.

مطلب مشابه : پیداکردن باور های محدودکننده

باورمحدودکننده اول

تو خانواده ی ما هیچ فرد ثروتمندی نیست پس من هم نمیتونم رد ثروتمندی باشم.

یکی از باورهایی که میتونه خیلی عمیق باشه در وجودت.شاید بگی نه من اصلا اینجوری نگاه نمیکنم.

درآمدت رو ببین و مقایسه کن با اعضای خانواده و دوستان.چقدر اختلاف داری؟

اگه درآمدت تقریبا تو محدوده ی درآمدی خانوادت هست پس رفتارهایی رو داری انجام میدی که خانوادت دارن انجام میدن یا دوستایی که باهاشون ارتباط داری.

یک الگوی رفتاری رو داری تکرار میکنی بدون این که خودت هم متوجه باشی.

این خیلی طبیعیه چون بار ها و بار ها دیدی و اصلا احساس نمیکنی که این باید تغییر کنه.همونجوری که هست پذیرفتیش و داری تکرارش میکنی.

و این باور داره کار خودشو میکنه که تو خانواده ی ما هیچ فرد ثروتمندی نیست پس من هم نمیتونم فرد ثروتمندی باشم یا حتی فردی که درآمد بالایی داره.اصلا فکرشم نمیکنی چه برسی بخوای بری دنبالش.

باور دوم

عوامل بیرونی مثل محدودیت های خانواده ، شهر ، کشور و.. نمیزارن که من به درآمد بالا برسم.

این باورمحدودکننده رو میتونی در همه ی مسیری که داری پیش میری ببینی.

وضعیت جامعه این شکلیه پس نمیتونم به درآمدی برسم ، نتیجه چیه؟هیچکاری رو شروع نمیکنم.

میخوام برم بیرون کار کنم اما خانوادم نمیزارن، با این که حتی شاید یکبار هم بحثش پیش کشیده نشده باشه ها.افکاری تو ذهنت شروع به گفتگو کردن و در نهایت به این نتیجه ختم شده که نه بابام مخالفت میکنه پس نمیگم.چون ممکنه ازم ناراحت بشن.

یا تو ایران نمیشه به درآمد بالا رسید.

یا از راه درست نمیشه به درآمد بالا رسید.

مغازه داره میگه ای بابا وضعیت بازار خیلی داغونه ، اصلا هیچ مشتری ای نیست.طبیعیه درآمدی هم نداشته باشه.

چه قبول بکنی چه قبول نکنی این باور ها دارن کارخودشون رو به درستی انجام میدن.

باور سوم

تنها راه رسیدن به درآمد بالا ، داشتن سرمایه ی اولیه زیاد هست.

تصور کن دوست داری رستوران بزنی.

تاحالا هیچ تجربه ای نداشتی از رستوران داشتن، محیط کاریش ، آدمایی که میان و میرن ، پرسنل و..

میری وام میگیری برشکست میکنی.کلی هم میری زیر قسط و قرض و بدهی.

اینجا سرمایه اولیه داشتی پس چرا برشکست کردی؟

یا تصور کن دوست داری رستوران خودتو داشته باشی.اول میری تو یه رستوران مشغول به کار میشی.یاد میگیری چه غذاهایی چطور درست میشه.چطور با مشتری صحبت کنی.چطور دکور بچینی و..

با سرمایه ای که جمع کردی خودت ، نه این که بری قرض کنی ها میری یه رستوران کوچک میزنی.یا یه آشپزخونه ی کوچک.اصلا تو خونه غذا میپزی و استارت کارو شروع میکنی.کم کم و آرام آرام گسترشش میدی.

برو ببین چند نفر اینجوری کارشونو شروع کردن و الان تو چه مرحله ای هستن.

تا برات جا بیوفته که داشتن سرمایه ی اولیه اونقدرا هم که فکرشو میکنی مهم نیست.

پس مهم چیه؟

باورمحدودکننده چهارم

چون کارمندم و حقوقم ثابته نمیتونم به درآمد بالایی برسم.

این حرف ریشه داره از نداشتن و نتوانستن.کمبود عزت نفس.

میخوای توجیه کنی که اره من حقوقم ثابته نمیتونم رشد مالی کنم.

برو ببین اون کارمندایی رو که درآمد بالایی دارن.

مطلب پیشنهادی : کنترل ورودی های ذهن

نتیجه گیری

تغییر باور ها و جایگزین کردنشون راه های گوناگونی داره.

با استفاده از نوشتن و تکرارشون.

گوش دادن به سابلیمینال ها و قرار دادن تاکیداتی که همجهت با خواسته و باور هایی که میخوای داشته باشی.

گوش دادن به فرکانس ها در حین تصویر سازی و تغییر جنس افکارت.

استفاده از ایموشن کد و رها سازی گره های احساسی که در تک تک اعضای بدنت گیر افتادن.

تمام این روش ها برای رسیدن به خواسته هات جلوی چشمته.

منتها تغییر از زمانی شروع میشه که بخوای زندگیتو تغییر بدی.نه صرفا وانمود کردن.

به جای تغییر محیط بیرونیت درونت رو تغییر بده.بیرون خودش خود به خود تغییر پیدا میکنه.

حتما دیدگاه ها و سوالاتتون رو در رابطه با این مقاله از من بپرسید و با ثبت نظراتتون در مطالب سایت به من و تیم مجموعه حقیقت پنهان انرژی بدید.

اینستاگرام ما : Hiddenfact.ir