تله ی بزرگ به اسم احساس عدم لیاقت

آموزش های کاربردی

منتشر شده در ۷ دی ۱۴۰۲

آخرین باری که تصمیم گرفتی یک کلاس ، یک دوره آموزشی یا اصلا بیای و روی یکی از باور هات کار کنی و تغییرشون بدی کی بود؟

چه اتفاقی افتاد.تونستی باور رو عوض کنی؟یا به طریق معجزه آسایی از انجامش پشیمون شدی و اون رو فراموش کردی.

میخوام بهت بگم دلیل نتونستن و در نهایت دلیل فراموش شدن اون کاری که میخواستی انجام بدی چیه تا آخر باهام بمون تا با هم دیگه ازین آگاهی لذت ببریم.

یه روز نشستی و با خودت فکر میکنی یهو جرقه ای تو ذهنت روشن میشه.

بله یک خواسته ، یه چیزی رو میخوای و تصمیم میگیری بهش برسی میتونه خرید یک خونه باشه میتونه مهاجرت باشه میتونه حتی درآمد یک میلیارد در ماه باشه.این خیلی طبیعیه و اصلا هیچ اشکالی نداره.

اما داستان ازونجایی شروع میشه که تصمیم گرفتی و شروع کردی.میخوری به چالش ، احساسات و باور های محدود کنندت میان بالا و حکمرانی میکنن.

تو نمیتونی ، تورو چه به خونه خریدن ، ببین کل خاندانت نتونستن به همچین چیزی برسن تو که عددی نیستی و ازین قبیل صداهایی که شروع میشن پخش شدن تو ذهنت. تا حالا بهش دقت کرده بودی؟

احساس عدم لیاقت و لیاقت چیه؟

لیاقت و احساس لیاقت یعنی هر خواسته ای در من شکل میگیره،توانایی این رو دارم که بهش برسم و دست یافتنی هست.

لیاقت با خودش احساس رضایت مندی ، سپاسگزاری و شایستگی رو به همراه داره.یعنی وقتی به یک خواسته میرسی خودتو لایقش دونستی و خیلی وقتا هم بعد ازین که به خواستت رسیدی خودشو نشون میده که میگه تو لایقش نیستی.

درمقابل اگر حس منفی ای در رسیدن ، شروع کردن یا حتی بعد از رسیدن به خواسته داشتی احساس عدم لیاقت در تو جریان داره و این باور به زودی طبق قوانین جهان کار خودش رو انجام میده و حتی باعث میشه از اون چیزی که بهش رسیدی متنفر بشی یا به شکل های مختلف آرامش رو ازت میگیره.

عدم احساس لیاقت از کجا میاد؟

باورها ، منجر به ایجاد احساس میشن و احساس منجر به واکنش هایی در سطح بدن و درنهایت تبدیل به عمل میشه.یکی ازون باور هایی که نمیزاره تو در مسیر خواسته ای که تصمیم گرفتی بهش برسی استمرار داشته باشی عدم لیاقته.

پس باور عدم لیاقت در تو احساس عدم لیاقت رو به وجود میاره و منجر به عمل میشه.در نتیجه تو به راحتی جا میزنی بدون این که متوجه بشی به مسیر انحرافی کشیده میشی و بعد از گذشت مدت زمانی هدفتو فراموش میکنی و میشی قربانی باورت.

راه های شناسایی

شناسایی این نوع باور بسیار کار ساده ای هست اما چون ظرافت زیادی داره و چندان دقت و تمرکزی روش گذاشته نمیشه هممون ازش غافلیم و اون کار خودشو میکنه.

راه کار شناسایی این باور بستگی داره به نوع احساس بد یا خوبی که در حین شروع یا تصمیم گیری یا زمانی که خواسته رو میخوای و تصویرش رو تو ذهنت میاری ایجاد میشه.

میخوای بفهمی احساس لیاقت داری یا نه یک مثال برات میارم.

مثلا من دوست دارم درآمد ماهیانم ۲۰ میلیون در ماه باشه تصویرشو تجسم میکنم تو ذهن، سریع و بلافاصله افکاری شروع به تولید میشه تو ذهنم که خلاف اینو بهت ثابت کنه و این افکار باعث ایجاد احساس منفی در من میشه.پس این احساسی که ایجاد شده در من داره میگه تو نمیتونی ، یا میخواد منو قانع که من نمیتونم درآمد ۲۰ میلیون در ماه داشته باشم.

و روش دیگه ی شناسایی این باور تست مقاومت ذهنیه که میتونی به راحتی با انجام چند تا تست ساده وضعیت خودت و باور هاتو بسنجی.

(ورود به تست مقاومت ذهنی)

چطور تغییرش بدیم؟

چند تکنیک که میتونیم برای تغییر این نوع باور ها یا بهتره بگم تمام باورهامون انجام بدیم رو میخوام لیست کنم تا اگر درگیر این باور محدودکننده هستی رها بشی.

ایموشن کد و بازکردن گره های احساسی

ایموشن کد میتونه سریعترین راه پیدا کردن و رها کردن این نوع احساس باشه چون میدونیم قراره روی چه باور و چه احساسی کارکنیم و تغییرش بدیم.میتونی ازینجا بهش دسترسی داشته باشی(ایموشن کد و نحوه ی بازکردن گره های احساسی)